داستان نویسی و رمان نویسی



یقیناً فکر کردن به همه گزینه‌های مختلفی که می‌توان در یک داستان بررسی کرد، هیجان‌انگیز است. اما از کجا باید شروع کرد؟

هر نویسنده ای به شیوه ای متفاوت کار می کند. برخی از نویسندگان مستقیماً از ابتدا تا انتها کار می کنند. برخی دیگر به صورت قطعاتی کار می کنند که بعداً ترتیب می دهند، در حالی که دیگران از جمله ای به جمله دیگر کار می کنند.

چه در حال نوشتن یک رمان، رمان، داستان کوتاه یا فلش تخیلی هستید، از امتحان صداها و سبک های مختلف نترسید. تکنیک های مختلف داستان نویسی، ایده های داستان و ساختارهای داستان را آزمایش کنید. آنچه برای شما مفید است را نگه دارید و بقیه را دور بریزید. مواد و فرآیند شما شما را به مجموعه قوانین خود راهنمایی می کند.

این راهنمای گام به گام و نکات نوشتن را دنبال کنید تا مهارت های نوشتاری خلاقانه خود را تقویت کنید.

مرحله 1: تعیین مکان تنظیم یک ابزار بسیار مفید در ساختن رمان است

باید همانطور که با یک شخصیت رفتار می کنید با آن رفتار کنید، به آن اجازه دهید حال و هوا را منتقل کند و اجازه دهید در طول زمان بیشتر خودش را نشان دهد. با انتخاب مکان هایی که شما را هیجان زده می کند، می توانید صحنه های نسبتا پیش پا افتاده را به صحنه های جذاب تر تبدیل کنید. شور و شوق شما در نوشته‌هایتان ظاهر می‌شود، و شخصیت‌های شما به شیوه‌ای جذاب‌تر به مناطق شما نگاه می‌کنند و با آنها تعامل خواهند داشت. مکان همچنین می تواند الهام بخش صحنه ها باشد و حتی می تواند روند داستان شما را شکل دهد. تمام تحقیقاتی که در مرحله اول نوشتن انجام دادید در طول اولین پیش نویس شما مفید خواهد بود، زمانی که متوجه می شوید که نیاز به توصیف یک خیابان، پارک یا صحنه دیگری دارید که در جایی که قبلا برای شما ناآشنا بوده است. برای گنجاندن موقعیت در داستان خود، سؤالات زیر را از خود بپرسید، سپس به آنها در نثر پاسخ دهید. رمان شما در کدام فصل است؟ آب و هوای مکان شما در آن زمان چگونه است؟ عناصر تنظیم شما در این مدت چگونه است؟ مثلاً آیا آن کسب و کار پانزده سال پیش بسته شد؟ آیا آن خیابان نام دیگری داشت؟ آیا آن مجسمه قبل از ورود شخصیت های شما به آنجا ساخته شد؟ آیا رمان شما حول محور یک رویداد مهم جهانی مانند جنگ یا بلایای طبیعی است؟ چگونه این چارچوب زمانی شما را محدود یا تعریف می کند و بر تنظیمات شما تأثیر می گذارد؟ چه جزئیات فرهنگی متعلق به این زمان و مکان است؟ موسیقی، ادبیات، سرگرمی‌ها، سبک‌های لباس، گرایش‌های غذایی، گرایش‌های سبک زندگی، و رویدادهای بزرگ ملی یا بحران‌هایی که احساسات عمومی را شکل می‌دهند را در نظر بگیرید. با یکی از مربیان جدید خود آشنا شوید شروع کنید

مرحله 2: شخصیت های به یاد ماندنی بسازید شخصیت و رویداد جدایی ناپذیر هستند

یک شخص همان چیزی است که برای آنها اتفاق می افتد. ممکن است این را به‌عنوان تمایز با فیلم‌ها تصور کنید، جایی که بازیگران در نقش‌های از قبل موجود قرار می‌گیرند. اما رمان شخصیتی است که در طول زمان با رویدادها تعامل دارد. وظیفه شما به عنوان یک نویسنده این است که با مشاهده نحوه تعامل آنها با دنیای اطراف، در مورد شخصیت خود بیاموزید. شخصیت ها - مانند افراد واقعی - سرگرمی ها، حیوانات خانگی، تاریخچه، نشخوار فکری، و وسواس دارند. برای رمان شما ضروری است که این جنبه های شخصیت خود را درک کنید تا بتوانید درک کنید که چگونه ممکن است تحت فشار رویدادهایی که با آن مواجه می شوند، واکنش نشان دهند. اگر احساس می‌کنید گیر کرده‌اید یا به دنبال مسیری برای جذب شخصیت‌های خود هستید، این راهنمای توسعه شخصیت را بررسی کنید.

مرحله 3: دو نوع تضاد را بشناسید هر داستانی از رویدادها و شخصیت ها تشکیل شده است

یک داستان به این دلیل اتفاق می افتد که یک الگو قطع می شود. اگر در مورد روزی می نویسید که مانند روزهای دیگر است، به احتمال زیاد یک روال است، نه یک داستان. برای اینکه داستان باشد باید اتفاقی بیفتد. آنچه در رمان اتفاق می افتد را طرح می نامیم. دو نوع تعارض وجود دارد: تضاد درونی (تهدید از درون) تضاد بیرونی (تهدید از بیرون) هر دو نوع تعارض باعث ایجاد تنش در روایت می شود و به پیشبرد داستان کمک می کند. تضاد باعث توسعه شخصیت و همچنین طرح داستان می شود. تضاد همچنین لایه هایی به داستان شما اضافه می کند. شخصیت اصلی شما می‌تواند با یک درگیری خارجی مانند نابود کردن یک دشمن قسم خورده روبرو شود و در عین حال با یک درگیری ظریف‌تر و درونی مبارزه کند: عهد او نسبت به صلح‌طلبی. اگر به شخصیت خود انگیزه بدهید و سپس موانعی بر سر راه او بیاندازید، طرح شما به طور طبیعی توسعه می یابد. ممکن است ایده خوبی باشد که هر دو نوع تعارض را قبل از اینکه به یکی از آنها بپردازید آزمایش کنید. چرا یک داستان کوتاه ننویسید که از هر دو نوع تعارض استفاده کند و سپس تصمیم بگیرید که کدام یک برای شما بهترین کار را دارد؟ مهم نیست که چه ترکیبی از رویدادها را برای ساختن طرح با هم ترکیب می کنید، هر کدام باید آنقدر قانع کننده و قابل توجه باشد که خواننده شما را به داستان بکشاند و او را متحیر کند که بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد. برای درک بیشتر در مورد تعارض، از این راهنمای مفید دیدن کنید.

مرحله 4: داستان خود را تغییر دهید هر داستان خوب شامل چند پیچش داستانی و شاه ماهی قرمز است

حداقل دو یا سه چرخش را در داستان خود بگنجانید. اینها به خوانندگان کمک می کند، به خصوص در وسط کتاب شما، زمانی که طرح شما ممکن است شروع به کشیده شدن کند. بردن خوانندگان به وسط داستان چالش برانگیز است و باید هیجان کافی وجود داشته باشد تا آنها را تا آخر بخوانند. یک پیچ و تاب عالی خواننده را شگفت زده می کند و کل درک او از داستان را برمی گرداند. برای نکات بیشتر در مورد طرح داستان، این راهنمای جامع را در اینجا بررسی کنید. خوانندگان خود را با کاشت "سرنخ های نادرست" فریب دهید. اینها که به عنوان "شاه ماهی قرمز" نیز شناخته می شوند، جزئیاتی هستند که به طور عمدی افراد را گمراه کرده و آنها را از پیش بینی نتیجه باز می دارند. در حالی که رازهای بزرگسالان پر از سرنخ هایی است که به دقت پنهان شده است، رمان های ترسناک کودکان باید مملو از ترفندهایی باشد تا بچه ها را به بیراهه بکشاند و در نتیجه وقتی چیزی (مثل هویت واقعی یک هیولا) فاش می شود، آنها را حتی بیشتر غافلگیر کند. در اینجا بیشتر در مورد شاه ماهی قرمز و سرب کاذب بخوانید. کلیف هنگر» وسیله‌ای است که خوانندگان را وادار می‌کند تا بفهمند که بعداً در یک داستان چه اتفاقی می‌افتد. نوشتن صخره‌های بزرگ کلیدی برای تبدیل شدن به کتاب شماست

منبع:+


به طور کلی، حتی یک ایده عالی هم به واقعیت تبدیل نخواهد شد، اگر موفق به متقاعد کردن اطرافیان خود نسبت به ارزش آن نشوید. یک داستان نویس خوب می تواند ایده های خود را به طور موثر توضیح دهد و از آنها حمایت کند. اینکه بتوانید مخاطبان خود را مجذوب خود کنید، به شما امکان می دهد ایده ها را تحقق بخشید. در این مقاله می توانید 15 ترفند ساده را بیابید که می توانید فوراً از آنها برای چاشنی داستان های خود استفاده کنید. این تکنیک‌های داستان‌گویی بسیار قدرتمند هستند و در کتاب‌های مشهور، مستند، برنامه‌های تلویزیونی، نمایش‌های تئاتر، فیلم‌ها، بازی‌های رایانه‌ای، گفتگوهای تد و بسیاری زمینه‌های دیگر مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

 

تکنیک های جذاب کردن داستان با استوری تلینگ یا داستان سرایی

15 تکنیک قدرتمند داستان گویی

پیش نمایش داستان

به مخاطبان خود نگاهی اجمالی به داستان خود بدهید. چشنده آنچه شما باید ارائه دهید. مردم کنجکاو خواهند بود که بیشتر ببینند و بشنوند. درست مثل اینکه بعد از دیدن یک تریلر جذاب از یک فیلم جدید، می خواهید فیلم کامل را تماشا کنید. به همین دلیل است که پس از دیدن پیش نمایش قسمت بعدی سریال مورد علاقه خود در نتفلیکس، به یک شب دیگر از تماشای پرخوری کشیده می شوید.

مطلب یا داستان جالب

مردم از دست‌های سست» متنفرند. ما نیاز به تعطیلی داریم. به همین دلیل است که کلیف هنگر» (معروف از آخرین ثانیه‌های یک سریال تلویزیونی)، راهی عالی برای جلب و جلب توجه مردم است. مخاطبان شما ناامید خواهند شد تا بدانند داستان شما چگونه توسعه می یابد یا به پایان می رسد.

سورپرایز

با افزودن عناصر غیرمنتظره یا پیچش های داستانی، داستان خود را هیجان انگیز نگه می دارید. شما می توانید با کار کردن به سمت چیزی و سپس، از هیچ جا، بردن داستان خود به سمت دیگری به این هدف برسید. شما همچنین می توانید یک اتفاق غیرمنتظره را معرفی کنید که مخاطب شما را از آب درآورد.

رمز و راز

ما موجوداتی کنجکاو هستیم و کمی رمز و راز می تواند کنجکاوی ما را تحریک کند. مثل حل یک معما یا تماشای یک ترفند جادویی است. ما می خواهیم بفهمیم که چگونه کار می کند. ما می خواهیم راز را بفهمیم و تا زمانی که آن را حل نکنیم، رها نمی کنیم. برای داستان نویس، این به معنای مخاطب مجذوب شده است.

شوخ طبعی

یک جوک بگویید، یک قالب خنده دار انتخاب کنید یا عناصر احمقانه را به داستان خود اضافه کنید. طنز یک راه قدرتمند برای جذب مخاطب است. اگر مردم را سرگرم کنید، آنها دوست دارند بیشتر بدانند. مرا بخندان و من گوش خواهم داد.

تعجب

چیزهای قابل توجه توجه ما را جلب می کند. چه چیزی خارق‌العاده، جالب یا عجیب باشد. اگر چیزی است که مردم قبلاً هرگز ندیده یا نشنیده‌اند، می‌خواهند بیشتر بدانند. مردم را متعجب کنید تا داستان شما بچسبد و گسترش یابد.

درام

داستان سرایی عالی همه چیز درباره درام است. درام چیزی است که داستان را جذاب می کند. درام می تواند یک مشکل مستقیم باشد ("اگر کاری نکنیم به آن کوه یخ برخورد کنیم!")، یک درگیری ("ما فقط دو قایق نجات باقی مانده داریم، باید انتخاب کنیم که چه کسی زنده بماند یا بمیرد.") یا تهدید مستقیم، به اصطلاح تیک تاک ساعت» (به دلیل آسیب های جبران ناپذیر، کشتی ظرف 60 دقیقه به قعر اقیانوس غرق می شود!»)

وقتی می‌خواهید یک داستان دراماتیک عالی تعریف کنید، به شما توصیه می‌کنم از تک‌نام» جوزف کمپبل استفاده کنید. بیشتر به عنوان "سفر قهرمان" شناخته می شود. این طرح کلاسیک برای هر داستان قهرمان است. شما می توانید آن را در همه جا پیدا کنید. از افسانه‌ها، افسانه‌ها و افسانه‌های باستانی گرفته تا کتاب‌های مشهور جهانی و فیلم‌های هالیوود، مانند ماتریکس، هری پاتر، ارباب حلقه‌ها، و جنگ ستارگان. همه آنها از یک ساختار داستان سرایی استفاده می کنند.

 شخصی سازی

اعداد (مهم نیست چقدر چشمگیر) داستانی خسته کننده را ایجاد می کنند. مخاطب شما باید احساس همدلی و احساس کند. به همین دلیل است که همیشه باید شخصیتی را معرفی کنید که بتواند با آن ارتباط برقرار کند. این می تواند شما باشید، اما همچنین می تواند یک شخصیت (تخیلی یا واقعی) باشد که به ارتباط بیشتر داستان شما کمک می کند. پس از یک فاجعه، سازمان‌های غیرانتفاعی قربانیان فردی را در کمپین خود نشان می‌دهند تا یک مشکل انتزاعی (مثلاً یک زله) را به داستانی قابل ربط از فردی مانند من و شما تبدیل کنند.

شرور

اگر قهرمان داستان شما قهرمان داستان است، می توانید آنتاگونیست او را نیز بسازید. دشمنی که شخصیت اصلی شما با آن رقابت می کند. شخصیت شرور منبع خوبی برای درام است. نبرد بین یک قهرمان و یک آنتاگونیست داستان را جذاب می کند. فقط دربارش فکر کن. هری پاتر بدون ولدرمورت چیست؟ بتمن بدون جوکر؟ جری بدون تام؟ برای الهام گرفتن از شرور، ممکن است بخواهید جدول تناوبی داستان سرایی جیمز هریس را بررسی کنید.

استعاره

قلم از شمشیر قوی‌تر است.» یک سیب در روز پزشک را از خود دور می‌کند.» خنده بهترین داروست.» زبان ما پر از استعاره است. استعاره روشی قدرتمند برای جذب تخیل مخاطب با مقایسه دو موضوع نامرتبط با یکدیگر است. می توانید از یک استعاره به عنوان بخشی از داستان خود استفاده کنید یا می توانید کل داستان خود را به یک استعاره بزرگ تبدیل کنید.

هدف

هدف شخصیت اصلی شما چیست؟ او باید چه کار کند؟ کوهنوردی؟ برنده بازی؟ نجات یک شاهزاده خانم؟ با هدف دادن به شخصیت اصلی خود، به داستان خود جهت می دهید.

آینده روشن

یک داستان نویس واقعی قادر است تصویری واضح ترسیم کند. "رویایی" که شما را به آینده امیدوار می کند. یک داستان نویس بزرگ در مورد آنچه هست صحبت نمی کند، بلکه در مورد آنچه می تواند باشد صحبت خواهد کرد. فقط به ما انتخاب می‌کنیم به ماه برویم» جان اف کندی یا من رویایی دارم» اثر مارتین لوتر کینگ فکر کنید.

داستان ها

استفاده از چندین خط داستانی می تواند به جذاب تر کردن داستان شما کمک کند. برای مثال می توانید داستان اصلی را از دید چندین شخصیت مختلف تعریف کنید. همچنین می توانید چندین داستان را به عنوان مثال برای اثبات یا توضیح پیام اصلی خود به اشتراک بگذارید.

زمان

به عنوان یک داستان نویس، می توانید با زمان بازی کنید. برای اینکه داستان خود را پویاتر کنید، می توانید از نیمه راه (مثلاً در میانه اکشن)، فلش بک به گذشته یا فلش به جلو به آینده شروع کنید. از سرعت بخشیدن یا کاهش سرعت کارها برای واضح تر کردن داستان خود دریغ نکنید.

اوج و پایین

داستانی که به خوبی گفته می شود از پستی و بلندی ها تشکیل شده است. به هر حال، شما نمی توانید به طور مداوم مخاطبان خود را در حالت تعلیق رها کنید. این را در ذهن داشته باشید و اقدامات هیجان انگیز را با لحظات آرام تغییر دهید. تنش را تغییر دهید و برای رسیدن به اوج تلاش کنید.

جمع بندی

آیا این مقاله در مورد داستان سرایی خلاق را دوست داشتید؟ سپس آدرس ایمیل خود را بگذارید و ما شما را در جریان مقالات رایگان خود در زمینه حل خلاقانه مشکلات و نوآوری قرار خواهیم داد. ما به طور منظم ابزارها و تکنیک هایی را به اشتراک می گذاریم که می توانید در زندگی شخصی و حرفه ای خود از آنها استفاده کنید.

منبع: +


از این نکات داستان سرایی برای تبدیل شدن به یک سخنران عمومی یا معلم جذاب استفاده کنید و یاد بگیرید که هر قصه گو باید بر چه مهارت هایی مسلط شود.

یک داستان نویس به چه مهارت هایی نیاز دارد؟

هنر داستان سرایی چیزی بیشتر از گذراندن ابتدا، میانه و پایان چیزی است که می خواهید بگویید. و یادگیری برخی از مهارت های داستان گویی اولیه - از جمله نحوه داستان گویی و چند تکنیک روایی - می تواند برای اهداف مختلفی مفید باشد، از جمله اینکه شما را به نویسنده، سخنران عمومی یا معلم با اعتماد به نفس تر تبدیل کند، یا حتی صرف یک شام با اعتماد به نفس بیشتر شود.

هر کسی می‌تواند از یادگیری گفتن داستان‌های قوی‌تر سود ببرد - و هر کسی می‌تواند مهارت‌های داستان‌گویی را برای انجام آن تسلط دهد. به خواندن ادامه دهید تا نکات ضروری برای گفتن یک داستان را کشف کنید، به علاوه برخی راهنمایی های خودی در مورد چگونگی بهبود مهارت های داستان گویی و برقراری ارتباط بهتر با روایتی که می خواهید به اشتراک بگذارید.

چگونه یک داستان نویس خوب باشیم: (9 نکته برای شروع نویسندگی)

قصه گوهای خوب ساخته می شوند نه متولد می شوند.

در حالی که ممکن است به نظر برسد که افراد خاصی فقط یک موهبت طبیعی برای تکنیک‌های روایی دارند، بسیاری از هنر داستان‌سرایی از طریق تجربه، آموزش، تمرین هدفمند یا در بیشتر موارد، ترکیبی از هر سه آموخته می‌شود.

بنابراین، استراتژی های داستان سرایی چیست که می توانید به راحتی در زندگی روزمره خود از آنها استفاده کنید؟ ما 9 مورد از بهترین نکات داستان نویسی را به اشتراک می گذاریم، با نکات مهمی که هر کسی می تواند از آنها استفاده کند، خواه به نوشتن خلاقانه علاقه مند باشید یا فقط بخواهید روایت هایی را که در ذهن شما می گذرد، بهتر منتقل کنید.

1. از جایی که اقدام است شروع کنید

تنظیم زمانی که داستانی را تعریف می کنید مهم است، اما اگر می خواهید توجه مخاطبان خود را از همان ابتدا جلب کنید، معمولا بهتر است از وسط شروع کنید - به جای از همان ابتدا. در حین حرکت، می‌توانید جزئیاتی را که شخصیت‌ها و تجربه‌شان را کامل می‌کند، ببافید، در حالی که از شنوندگانتان می‌خواهید قبلاً روی سهام، محیط و نتیجه سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

2. یک امتیاز داشته باشید

تفاوت بین داستان سرایی ملایم و داستان نویسی جذاب در این است که دومی برای شنوندگان خود بازده دارد در حالی که اولی فقط برای قصه گو جالب است. اگر به جای چرا» فقط روی چی» تمرکز کرده باشید، تشخیص نحوه گفتن یک داستان غیرممکن است، بنابراین مطمئن شوید که یک پیام اصلی برای مخاطبان شما وجود دارد، حتی اگر آنها ندانند که چیست. تا آخر

3. جزئیات را ویرایش کنید

هرچه بیشتر روی یک داستان کار کنید، معمولاً بیشتر از آن حذف می شوید. داستان نویسان بزرگ می دانند که همه جزئیات مرتبط نیستند، حتی آنهایی که ممکن است در ابتدا جالب به نظر برسند. اگر بیش از حد در ریزه کاری های داستان خود غرق شوید، در نهایت توجه مخاطبان خود را از دست خواهید داد، بنابراین به آنچه مرتبط است پایبند باشید و بقیه را در اتاق برش بگذارید.

4. احساسات را وارد کنید

شما نمی توانید احساسات را تحت فشار قرار دهید، اما می توانید آن را تقویت کنید. مخاطبان به داستان‌گو تکیه می‌کنند تا آنها را راهنمایی کند که باید درباره جنبه‌های خاصی از روایتی که می‌شنوند چه احساسی داشته باشند، و برای اینکه متوجه شوند به همه چیز از کلمات شما گرفته تا حالات چهره و زبان بدن شما نگاه می‌کنند.

5. تعارض را معرفی کنید

از هر متخصصی بپرسید که چگونه داستان سرایی را انجام می دهید، و آنها به احتمال زیاد به شما خواهند گفت که کلید مهارت های خوب داستان نویسی، پذیرش تعارض است، حتی اگر پایانی که در نهایت به سمت آن می روید، پایان خوشی باشد. یک مسیر آسان و خطی برای رسیدن به خط پایان، مخاطب شما را درگیر نمی کند. در عوض، شما می‌خواهید که شخصیت‌هایتان در مسیرشان با موانع و مقدار مناسبی از درام روبرو شوند.

6. آن را ساده نگه دارید

آیا تا به حال از یک کتاب یا برنامه تلویزیونی ناامید شده اید زیرا نمی توانید بفهمید چه اتفاقی دارد می افتد؟ تجزیه و تحلیل مهارت های داستان گویی اغلب به این نتیجه می رسد که داستان نویس چقدر در انتقال روایت خود مؤثر بوده است، حتی با وجود پیچش ها و چرخش هایی که آن را ادامه می دهد. صرف نظر از پیچیدگی پیام شما، خود داستان باید به راحتی قابل پیگیری باشد و هرگز نباید شنوندگان شما را گم و سردرگم کند.

 

7. نظرات شخصیت های خود را بیان کنید

در داستان‌ها، مانند زندگی واقعی، مردم فقط لوح‌های خالی نیستند که اتفاقاتی برایشان می‌افتد. آنها موجوداتی پویا و دراماتیک هستند که به سناریوهایی که در آن قرار می گیرند واکنش نشان می دهند. به طور خلاصه اما مؤثر به مخاطب خود بگویید که شخصیت های شما در مورد موقعیت هایی که در آن قرار دارند چه احساسی دارند تا به داستان شما ماهیت و ابعاد بیشتری ببخشد.

8. تمرین کنید!

نمی‌دانید چگونه می‌توانم مهارت‌های داستان‌گویی خود را بهبود بخشم؟ جواب تمرین است. ممکن است عجیب به نظر برسد که یک داستان را از قبل تکرار کنید - به خصوص داستانی که فقط قصد دارید آن را به طور معمولی به اشتراک بگذارید - اما تمرین بخش بزرگی از ایجاد تکنیک های خوب داستان گویی است. نه تنها به شما کمک می کند آهنگ خود را توسعه دهید، بلکه به شما این امکان را می دهد که شکاف های روایت را شناسایی کنید و چیزهایی را که کار نمی کنند حذف کنید.

9. بخوانید، گوش دهید، تماشا کنید و یاد بگیرید

اگر می‌خواهید بدانید چگونه مهارت‌های داستان‌گویی را بهبود ببخشید، به کسانی که قبلاً در آن تسلط دارند نگاه نکنید. کتاب‌ها و مقاله‌ها را بخوانید، به پادکست‌ها گوش دهید، و فیلم‌های روایت‌محور را تماشا کنید تا ویژگی‌های داستان‌سرایی خوب را جذب کنید و خودتان کشف کنید که چه چیزی مخاطب را جذب می‌کند.

 منبع: +


تا زمانی که یک بچه در حال مطالعه است، آیا مهم است که چه چیزی می خواند؟ من معتقدم که دارد. نوجوانی زمانی است که یک فرد شروع به تجهیز ذهن خود به طور جدی می کند و اتاق هایی را ایجاد می کند که فکر می کند با بلوغ در بزرگسالی از طریق آنها حرکت کند. آنچه او می خواند به تشخیص اینکه آیا ذهن او به مکانی پر از اشیاء زیبا، شخصیت های زنده و ایده های پیچیده تبدیل می شود - یا با چیزهایی که ارزان، مبهم، زشت و درجه دو هستند.
شاید خیلی به نظر برسد که از کتاب ها بخواهید - و از بچه ها! - اما واقعاً اینطور نیست. ترفند این است که از طرف خود، توانایی تشخیص سریع فرزندانتان را درگیر کنید.

 

داستان هایی که کودکان را پرورش می دهند و به نویسندگی خلاق میکشانند

 

کنجکاوی و ادبیات انسانی

بسیاری از والدین بر این باورند که مهمترین چیز این است که بچه ها را از داستان سرایی پرخاشگر دور کنند که ممکن است آنها را درشت کند یا سرشان را پر از بدبختی، شکنجه یا تصاویر وحشتناکی کند که ممکن است تکان دادن آنها برایشان دشوار باشد. (این کار ارزش انجام دادن را دارد. هیچ جوانی در ذهن خود به چنین مبلمانی نیاز ندارد.) با این حال، در قضاوت درباره کتاب های کودکان، باید توجه داشته باشیم که هم به ماهیت کنجکاوی انسان و هم به خود ادبیات احترام بگذاریم.
حقیقت این است که حتی بچه های خوب و شیرین هم جذب مقدار مشخصی از ناخوشایند می شوند. لاستیکی بخشی از شرایط انسان است: همه ما برای بررسی تصادفات جاده ای سرعت خود را کاهش می دهیم. بنابراین این نه تنها احمقانه، بلکه ناعادلانه است که انتظار داشته باشیم کودکان از نظر انگیزشی پاکتر از ما بزرگسالان باشند. همچنین مهم است که به یاد داشته باشید که داستان‌های بدون درگیری، بدون تاریکی یا دردسر را نمی‌توان به درستی داستان نامید. بدون شرارت سائورون، هیچ اشرافی در قربانی فرودو وجود ندارد. بدون ورونسکی، آنا کارنینا وجود نداشت.

 

سطح اعتماد کودک

البته، هر کودکی متفاوت است و والدین میزان اعتماد کودک را می دانند، اما صرفاً گفتن به یک نوجوان که چیزی فاسد یا منحط است و او نباید آن را بخواند، نشان می دهد که نمی توان به او اعتماد کرد - به بزرگسالانی که او را دوست داشته باشید فکر کنید او نه آنقدر ظریف است و نه عاقل است که بتواند از رویارویی با یک نوشته تند یا بی محتوا (یا به طور غیرقابل جبران کم عمق) جان سالم به در ببرد. مسئله زنده ماندن نیست، بلکه شکوفایی است. بنابراین، به جز در مواردی که بچه‌ها نشان داده‌اند که نمی‌توان به مطالب خواندنی‌شان اعتماد کرد، زیرا نیازشان به جابجایی مرزها یا تسلیم شدن در برابر فشار همسالان است، سؤال واقعی برای او این است: چرا او زحمت می‌کشد؟
با احترام به کیفیت ذهن و درستکاری یک جوان گفت: "اوه، شما می توانید بهتر از این کار کنید." مسئله فرصت است، انتخاب کتاب‌هایی که ارزش وقت و توجه یک نوجوان را داشته باشد و مکانی در میان وسایل ذهن او باشد.
خوب است به بچه ها نشان دهیم که رشد فکری و تخیلی آنها را جدی می گیریم و اعتماد داریم که آنها بهترین ها را برای خودشان می خواهند مگر اینکه خلاف آن را به ما نشان دهند. اگر بتوانیم به جوانان کمک کنیم در دوران کودکی و در دوران نوجوانی تمایل به زیبایی و ذوق نوشتن خوب داشته باشند، آنها را در سالهای طولانی آینده که می توانند هر چه می خواهند بخوانند، حفظ خواهد کرد. . . همانطور که ما انجام می دهیم.

 

منبع: +


هر کس داستانی دارد. چه بخواهید نوشته‌های خود را بنویسید تا با فرزندان و نوه‌ها به اشتراک بگذارید، به امید انتشار یا فقط برای خودتان، نویسنده ژان هستینگز آردل نکاتی را برای شروع ارائه می‌کند. آردل به مدت 15 سال خاطره نویسی را تدریس کرده است. مقالاتی در مورد زندگی او در مجلات ادبی، مجلات، رومه ها و در گلچین "الماس ها بهترین دوست یک دختر هستند" منتشر شده است. علاوه بر این، کتاب غیرداستانی او با عنوان شکست به بیسبال: ن و سرگرمی ملی» در فهرست پرفروش‌ترین‌های لس‌آنجلس تایمز قرار گرفت.

"هر فردی روایتی از زندگی خود دارد - داستان شخصی خود. آردل می‌گوید: این ارزش عمیقی دارد، و ارزش آن را دارد که برای شروع کمی فکر و برنامه‌ریزی کنیم.»

 

 

شروع کنید به نوشتن

در آغاز، مهمترین چیز نوشتن، نوشتن، نوشتن است. آردل می‌گوید: اولین پیش‌نویس آشفته‌ای بنویسید – هر چیزی را که می‌توانید به خاطر بسپارید در آن قرار دهید. "بعد از اینکه اولین پیش نویس خود را روی کاغذ آوردید، کمی با آن سرگرم شوید."
در اینجا چند نکته از او برای لذت بردن از نوشتن شما آورده شده است:
از تکنیک هایی برای کاهش استفاده از اول شخص مفرد استفاده کنید - آن "من" قادر مطلق که می تواند در نوشتن خاطرات بسیار خسته کننده شود.
برای انجام این کار، صحنه ها را تنظیم کنید، از دیالوگ (از جمله افکار داخلی) استفاده کنید، لیست ها را درج کنید و افراد دیگر و حتی حیوانات خانگی را وارد داستان کنید.

 

باز خوردهای مختلف را پیدا کنید

هنگامی که مطالبی برای کار با آن دارید، احتمالاً می خواهید نوشته خود را بهبود بخشیده و اصلاح کنید. گروه های نوشتن می توانند مکان بسیار خوبی برای انجام این کار باشند. گروه‌های نوشتاری کم‌هزینه یا رایگان را اغلب می‌توانید در کتابخانه محلی، محل عبادت، کتابفروشی یا از طریق یک دوره آموزش مداوم پیدا کنید.

آردل می گوید: نوشتن در یک گروه شما را مسئول نگه می دارد. نوشتن ساده‌ترین کار دنیاست که می‌توان آن را به تعویق انداخت. دانستن اینکه ساعت 7 بعد از ظهر ملاقات خواهید کرد. هر چهارشنبه به شما کمک می کند بنویسید. کارگاه‌هایی که در طول زمان به هم می‌رسند، واقعاً می‌توانند پیوندهای نزدیکی را بین نویسندگان ایجاد کنند.»

 

Ardell پیشنهادات زیر را برای استفاده حداکثری از کارگاه نویسندگی ارائه می دهد:

او می‌گوید: من فقط دو قانون در کارگاه‌هایم دارم. یک، آنچه را که در کلاس می شنوید محرمانه نگه دارید. دوم، ایده‌های سازنده‌ای در مورد اینکه نویسنده چگونه می‌تواند کار خود را بهبود بخشد ارائه دهید - یک عبارت روشن‌کننده، انتخاب کلمه دقیق‌تر - اما بدون قضاوت درباره انتخاب‌های زندگی دیگران.

بسیاری از ما به سختی می‌توانیم حقایق را بدون نگرانی در مورد اینکه دیگران در کلاس درباره ما چه فکری می‌کنند، بیان کنیم. اگر خود را در یک جشنواره شایعات یا لانه منتقدان جوان می بینید، کارگاه دیگری را پیدا کنید - کارگاهی که احساس پذیرش بیشتری داشته باشد.

در یک کارگاه، بازخوردی در مورد نوشته خود دریافت خواهید کرد. برخی از پیشنهادات مفید خواهند بود، اما برخی دیگر ممکن است تصمیم بگیرید که نادیده بگیرید. آردل می گوید: به یاد داشته باشید که شما نویسنده داستان خودتان هستید. "نویسنده" و "مرجع" ارتباط نزدیکی با هم دارند - شما مسئول میزان و آنچه می گویید هستید."

 

خروجی نهایی نویسندگی

این روزها با خودنشر، انتظار انتشار در واقع کاملاً واقع بینانه است. آردل می‌گوید آنچه دشوار است، دریافت دستمزد برای آن است. انتشار خود ممکن است انتخاب خوبی برای کسانی باشد که مایلند محصول نهایی برای به اشتراک گذاشتن با خانواده و دوستان خود داشته باشند.

اگر به‌دنبال انتشار پولی هستید، آردل پیشنهاد می‌کند با قطعات کوچک‌تری از داستان خود شروع کنید. او توصیه می‌کند: انتشار گزیده‌ها راه خوبی برای نفوذ به چاپ است: یک مقاله 700 یا 1500 کلمه‌ای درباره جنبه خاصی از زندگی شما، که می‌تواند در مجلات، رومه‌ها و رسانه‌های آنلاین ظاهر شود.

هدف نهایی شما هر چه باشد، نوشتن در مورد زندگی شما می تواند سرگرم کننده، مفید و حتی درمانی باشد!

 منبع: +


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گروه درسی علوم تجربی دوره ی اول متوسطه استان کردستان اخلاص | خداشناسی اسلامی روزهای خصوصی آموزشگاه زبان های خارجه اندیشه برتر برج موزیک , موزیک برج , دانلود آهنگ جدید مدرسه شورآفرین تعمیرات تعمیرکار سرویسکار ماهر22586135 repair ifon commax آوازهای خانم میم انجام پایان نامه دکتری و کارشناسی ارشد کسوت سکوت